+سلام
-سلام، بفرمایید در خدمتم.
+راستش من مشکل زیاد دارم. نمیدونم از کدومش بگم.
-از همونی شروع کن که شما رو آورده اینجا.
+خب مشکل اصلیم الان اضطرابه . من یه نوزاد پنج ماهه دارم که از زمان تولد آرامش ندارم. دیگه خیلی ناامنم . تنها نمیتونم بمونم. صبحا که همسرم میخواد بره سرکار میگم وای من چطوری با بچه تنها بمونم. نمیتونم. گریه ام میگیره. به خاطر همین پرستار گرفتم با اینکه رو اعصابمه، ولی تحملش میکنم که تنها نمونم.
-پس مشکلت از بعد از زایمان شروع شده درسته؟
+خب نه کامل. قبلش هم من چالش گریز و کم تحمل بودم. ولی میتونستم از موقعیت ها فرار کنم و میکردم ولی حالا نمیتونم.
-درسته و البته شایدم به نفعت بود؛ چون میدونی مثل موندن تو فر داغه که اگه بتونی تحمل کنی چختگیه و گرنه خامی .البته اینجا تو باید توی این موقعیت کمک هایی بگیری . اولیش تنظیم هورمون ها و کمک های دارویی.
+بله خانم دکتر به روان پزشک مراجعه کردم و اولانزاپین و پروپرانول 10 داد. والانزاپین شیرمو به شدت کم کرد و قطعش کردم
-اوکی بهتره به دکترت اطلاع بدی. احتمالاً تغییراتی میده در دارو و اما یه نکته دیگه که بهتره بدونی اینکه مشکل شما مثل خیلی از خانم های تازه زایمان کرده یه مشکل نسبتا شایع است. حالا شما کمی دوز بالاتر ولی قابل تنظیمه، به شرطی که شما بعد اینکه کمی استیبل شدی برای درمان اساسی تر مراجعه کنی.
مشاور: خانم نقشبند
اتاق درمان 2 – زایمان و تغییرات هورمونی
18
آذر