در سازمانهای سراسر جهان ممکن است مشکلاتی مانند بیاعتنایی کارکنان به دستورات مافوق، بینظمی، غیبت و تاخیر، درگیری و مشاجره، کارشکنی و… دیده شود. چنین رفتارهایی باعث صدمه دیدن سازمان خواهد شد؛ لذا در چنین شرایطی مدیران سازمان موظف هستند که این مسئله را حل کنند. ما در این مقاله قصد داریم در رابطه با شکل دهی رفتار کارکنان در سازمانها و سایر موارد مرتبط با آن صحبت کنیم. پس اگر دوست دارید در این زمینه اطلاعاتی را کسب کنید، تا انتهای این مطلب شکل دهی رفتار کارکنان در سازمان ها همراه ذهن زیبا بمانید.
رفتار سازمانی چیست و چه اهمیتی دارد؟
پیش از هر چیز بهتر است به تعریف رفتار سازمانی بپردازیم. در واقع رفتار سازمانی جزو علومی است که نحوه تعامل افراد را در سازمان مورد بررسی قرار داده و با توجه به اینکه افراد فرهنگها و افکار متفاوتی دارند، در سازمان رفتار متفاوتی بروز میدهند.
به همین دلیل است که علم رفتار سازمانی اهمیت زیادی داشته و به مدیران سازمان کمک میکند تا بتوانند با توجه به شخصیتها، طرز فکرها و فرهنگهای اجتماعی، کارمندان خود را مدیریت نماید.
در واقع مدیران باید نحوه انتخاب کارکنان را فرا گرفته و یاد بگیرند که چگونه میتوانند با آنها برخورد کنند تا به اهداف کلی سازمان دست پیدا کنند؛ در غیر این صورت ممکن است برخی از کارکنان رفتارهایی که با ارزشهای سازمان مطابقت ندارد، از خود بروز دهند و نارضایتی مدیران را موجب شوند.
لذا با شناخت رفتار سازمان و شکل دهی رفتار کارکنان در سازمان، میتوان به برنامهریزی درستی برای انجام کارها و رسیدن به اهداف کلی سازمان، دست پیدا کرد.
بیشتر بخوانید : تست شخصیت شناسی شغلی
روشهای تغییر رفتار
تغییر رفتار یکی از حوزههای روانشناسی بوده که تغییر رفتار انسانی را مطالعه و تحلیل کرده و برای شناخت کامل رابطه رفتار انسان با محیط جهت اصلاح و بهبود رفتار فرد، از موارد متعددی استفاده میکند.
در سازمانها نیز با توجه به حضور افراد مختلف، ما شاهد رفتارهای متفاوتی خواهیم بود. اما به طور کلی رفتار کارکنان ناشی از انتظارات برخاسته از شغلشان بوده و در سازمانهای امروزی روی آموزش های شغلی و روشهای اصلاح تغییر رفتار کارکنان در سازمانها بسیار کار میشود. در واقع مدیران سعی میکنند از این طریق، وضعیت کارکنان خود را ارتقا دهند.
انواع شیوههای تغییر رفتار شامل موارد زیر میباشد:
الف) روشهای مربوط به به وجود آوردن و افزایش دادن رفتارهای مطلوب که در این روشها مدیران تلاش میکنند با استفاده از مولفههایی نظیر تشویق، آموزش و تقویت میزان رفتارهای کارکنان را افزایش داده و راه رفتارهای نامطلوب آنها را تا جایی که ممکن است، کم کنند.
ب) دومین روش تغییر رفتار مربوط به کاهش رفتارهای نامطلوب میباشد که در این شیوه از طریق مختلف افراد را مجاب میکنند که رفتار مشکل آفرین خود را تکرار نکند؛ در واقع ممکن است از روشهایی مانند جریمه کردن، محروم کردن و تنبیه کردن نیز بهره گرفته شود.
ج) سایر شیوههای تغییر رفتار مواردی مانند قراردادهای رفتاری مختلف را در بر میگیرد. به طور کلی مدیران میتوانند پیش از استخدام کارمندان خود با انجام مشاوره یا تست روانشناسی، یک دیدگاه کلی نسبت به شخصیت آنها داشته باشند و هنگام قرار گرفتن آنها در سازمان با توجه به آن موارد، روی مسئله رفتار کار کنند.
در این میان کمک گرفتن از افراد متخصص و مشاوره در این زمینه نیز میتواند به مدیران برای بهبود این مسئله کمک کند.
بیشتر بخوانید : نحوه شکل گیری رفتار
نظریه تقویت و اصلاح رفتار
این نظریه جزو مشهورترین نظریههای تبیین کننده تقویت و اصلاح رفتار است که رفتار را شامل دو مورد غیرارادی و ارادی از هم متمایز میکند. در این نظریه گفته میشود که باید رفتارهای ارادی افراد مورد توجه قرار داده شده و از میان رفتارهای غیرارادی، نوع خوب آنها را تقویت کرده و رفتارهای غیر ارادی مضر را تضعیف نمایید.
در این نظریه به مفاهیمی مانند تنبیه و تقویت توجه خاصی شده است و گفته میشود که تقویت کاری است که احتمال تکرار یک نوع رفتار خاص را بالا میبرد. به عنوان مثال اگر هنگام استفاده کودکتان از جملههای مؤدبانه از وی تشکر کنید، ممکن است هنگام به کار بردن عبارات خود در طول روز از این کلمات مؤدبانه بیشتر استفاده کند.
بنابراین شما باعث شدهاید که با تشویق و تقویت فرزندتان، او را ترغیب به انجام این کار کنید. اما منظور از تنبیه عملی است که میزان احتمال تکرار یک رفتار خاص را کم میکند؛ به عنوان نمونه اگر دست شما در اثر تماس با یک بخاری یا اتو دچار سوختگی شود، احتمال اینکه شما دوباره به آن ناحیه دست بزنید بسیار کم میشود.
در این میان مدیران منابع انسانی از مجموعه متنوعی از برنامههای تقویتی استفاده کرده تا به اهداف خود و شکل دهی صحیح رفتار کارکنان در سازمانها دست یابند؛
به گونهای که از این طریق بتوانند رفتارهای مطلوب کارکنان را افزایش داده و رفتارهای نامطلوبشان را حذف نمایند. برای مثال اگر حضور مرتب برای یک سازمان امری مهم است، میتواند به افرادی که حضور مرتب و بیشتری دارند از طریق تشویق، بازخورد مثبت داده و افرادی را که غیبت زیادی میکنند از طریق تنبیه، پاسخ منفی بدهد.
لازم به ذکر است که برخی از صاحب نظران و دانشمندان انتقاداتی را به نظریه تقویت و اصلاح رفتار دارند؛ به عنوان مثال این افراد بر این باورند که این نظریه تفاوتهای فردی را در نظر نگرفته است و با دادن ارزش و پاداش مساوی به همه افراد سازمان، آنها را یکسان در نظر گرفته است.
ضمناً انتقاد دیگری که به این نظریه وارد شده است این است که نظریه، نقش انگیزههای درونی افراد را در نظر نگرفته است و این در حالی است که یکی از مهمترین عواملی که روی رفتار سازمانی کارکنان تاثیر میگذارد، انگیزههای درونی است.
اصلاح رفتار در روانشناسی
طبق تعریف در یک مجموعه کاربردی از اصول و مهارتها که ضمن تغییر رفتار منجر به اصلاح رفتار فرد میگردد، اصلاح رفتار گفته میشود. در واقع با به کارگیری و ادامه رفتارهای به هنجار، احتمال بروز رفتارهای نا به هنجار کاهش پیدا کرده و فرد از این طریق میتواند رفتارهای نامطلوب خود را اصلاح کند.
اکنون این سوال پیش میآید که مدیران چگونه میتوانند به کمک این تعاریف رفتارهای کارکنان سازمان خود را بهبود ببخشند؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که مدیران منابع انسانی میتوانند با به کارگیری راهکارها و فنونی که در نظریههای مختلف شخصیت شناسی و روانشناسی کارکنان سازمان وجود دارد، این کار را انجام دهند.
اکثر مدیران در سازمانهای موفق از روش تقویت مثبت بهره میگیرند؛ زیرا این روش جزو شیوههای آزمایش شده بوده که تاثیر زیادی روی شکل دهی رفتار کارکنان در سازمانها دارد.
بیشتر بخوانید : اضطراب اجتماعی چیست؟
ابعاد رفتار سازمانی
شناخت ابعاد رفتار سازمانی میتواند به مدیران برای شکل دهی رفتار کارکنان کمک کننده باشد. به همین دلیل ما در اینجا میخواهیم راجع به ابعاد رفتار سازمانی صحبت کنیم:
۱_بعد فردی: پیش از هر چیز باید بگوییم که شما به هیچ وجه نمیتوانید شخصیت افراد را کاملاً تغییر دهید؛ پس هنگام استخدام و تشکیل تیمتان بهتر است از تست روانشناسی و شخصیت شناسی کمک گرفته و کارمندی را که مدنظرتان است، استخدام نمایید. گ
رچه شناخت شخصیت متقاضیان از طریق این روشها کار سادهای نیست؛ اما بهتر است به درک کلی از شخصیت فرد دست پیدا کنید. بعد فردی تاثیر زیادی روی رفتار وی در سازمان خواهد داشت؛ اینکه فرد شخصی برونگرا باشد یا درونگرا و یا ریاستطلب بوده یا مهرطلب، میتواند در رفتار او تاثیرگذار باشد.
لذا مدیر یک مجموعه باید جهت تعامل سازنده افراد و افزایش بهرهوری کارمندان خود، به این بعد توجه کرده تا نهایتاً بتواند محیطی پویا و امیدبخش را در یک سازمان ایجاد کند.
۲_بعد گروهی: این بعد نسبت به بعد فردی گستردهتر است. در واقع هنگامی که کارکنان سازمان در یک گروه قرار میگیرند با سایر افراد ارتباط برقرار کرده که در این میان نحوه بروز این رفتارها اهمیت زیادی دارد و در نتایج اهداف سازمانی تاثیر زیادی دارد.
۳_بعد سازمانی: رفتار سازمانی در این بعد به بزرگترین سطح خود رسیده و به بررسی تعامل افراد با یکدیگر و همچنین نحوه برخورد آنها با مدیران سازمان میپردازد.
در واقع هنگامی که مدیران منابع انسانی سازمان از این جنبه برای کارمندان برنامهریزی میکنند، آموزشهای مختلف را به آنها داده و بدین ترتیب علاوه بر جنبههای فردی، جنبههای گروهی نیز کاملاً تحت تاثیر قرار میگیرد. لذا اگر مدیر سازمان هم حضور نداشته باشد، کارکنان طبق همان الگوی رفتاری عمل خواهند کرد.
بیشتر بخوانید : درمان اعتماد به نفس پایین
تاثیر محیط سازمان روی رفتار کارکنان
همه ما میدانیم که محیط تاثیر بسزایی روی افراد دارد. لذا مدیران موظفند جهت کنترل کردن رفتار کارکنان خود، روی فضای کاری آنها نیز برنامهریزیهای لازم را داشته باشند.
به عنوان مثال کار یک کارخانه یا کارگاه با محیط یک شرکت استارتاپ، تفاوتهای زیادی دارد. حتی نحوه برخورد کارکنان با یکدیگر و فضای کاری نیز فرق دارد؛ به همین دلیل است که اگر یک کارمند با شخصیتی ثابت در دو محیط متفاوت قرار بگیرد، ممکن است پس از مدت کوتاهی جو محیط روی او تاثیر گذاشته و رفتار متفاوتی را از خود بروز دهد.
به همین دلیل است که اکثر متخصصان روانشناسی رفتاری اعتقاد دارند که ضمن تاثیر مدیران روی شکل دهی رفتار کارکنان در سازمانها، محیط نیز عاملی است که تاثیر فرایندهای روی این مسئله دارد.
نتیجه گیری
رفتار سازمانی وجه اشتراکی بین کارمندان مختلف یک سازمان است و در واقع کارمندان سازمان میتوانند با فراگیری این رفتار، ارتباط صمیمانه و مناسبی را با همکاران خود برقرار کنند و بدین ترتیب رسالت و مسئولیت خود را در سازمان نیز به انجام برسانند.
از آنجایی که کارکنان سازمانها، افرادی مختلف با فرهنگهای گوناگون هستند که تجربههای متفاوتی را پشت سر گذاشتهاند؛ احتمال اینکه دو فرد در یک شرایط یکسان رفتار مشابهی داشته باشند، بسیار کم است.
لذا برای اینکه تفاوتهای فرهنگی تعامل کارکنان سازمانها با یکدیگر، باعث اختلاف میان آنها نشود این وظیفه مدیران است که به بهترین نحو، شکل دهی رفتار کارکنان در سازمانها را به عهده داشته باشند.
آنان باید با در نظر گرفتن این موضوع تاثیر سازمانی کارمند خود را مدیریت نمایند تا بدین ترتیب اهداف سازمان نیز برآورده گردد. این مقاله ما سعی کردیم در رابطه با شکل دهی رفتار کارکنان در سازمانها، روشهای تغییر رفتار و سایر مسائل مرتبط با آن مطالبی را برای شما عزیزان گردآوری کنیم.
امیدواریم این نوشتار شکل دهی رفتار کارکنان در سازمان ها برایتان مفید واقع شده باشد و توانسته باشید بهره کافی را از آن ببرید. در پایان از صبر و شکیبایی شما عزیزان، کمال تشکر را داریم.
سوالات متداول
۱_اهداف رفتار سازمانی چیست؟
مهمترین هدف رفتار سازمانی کنترل رفتار کارکنان می باشد. همچنین مدیران به کمک رفتار سازمانی میتوانند پیش بینی نسبی روی رفتارهای فردی کارمند خود داشته باشند تا بدین ترتیب راحتتر برنامههای سازمانی را بچینند.
۲_موضوع رهبری به کدام سطح رفتار سازمانی مرتبط است؟
رهبری یکی از مسئولیتهای اصلی مدیران سازمان بوده که به کمک مدیران منابع انسانی، رفتار کارکنان در سازمانها را کنترل خواهند کرد.
۳_آیا ارزشهای فردی کارکنان با رفتار سازمانی مرتبط است؟
بله، در بعد فردی این مسئله اهمیت دارد. در واقع وقتی افراد دارای ارزشهای شخصی در رابطه با مفاهیم مختلف هستند، سعی میکنند رفتارهای خود را با این ارزشها تطابق دهند. البته ارزشهای افراد نیز به موارد مختلفی مانند جغرافیا، فرهنگ و… بستگی دارد.