روانشناسی, فرزند پروری, کودکان و نوجوانان

نوجوان و نصیحت

اغلب والدین از این مسأله ناراحت هستند که فرزند نوجوانشان ، حرف شنو نیست و نسبت به نصایح و تجارب آنها کاملاً بی اعتناست.
نکته جالب توجه این است که والدین علی رغم بی توجهی و حتی عکس العمل های تدافعی نوجوانشان، باز هم دست از نصیحت بر نمی دارند و ظاهراً این کار آنها به این دلیل است که متأسفانه والدین تکنیک یا کار دیگری بلد نیستند و از طرف دیگر نمی توانند در قبال اشتباهات فرزندانشان بی تفاوت باشند.

سرکشی و بی اعتنایی نوجوان در قبال والدین تا حدودی طبیعی است؛ این عکس العمل به این دلیل است که یکی از مهم ترین خصوصیات دوره نوجوان، تلاش برای کسب استقلال است. در این دوره فرد برای پیدا کردن هویت اصلی خود به تکاپو می افتد و در راستای آن فرایند کسب استقلال شروع می شوذ. این فرایند نسبتاً طولانی است و تا بزرگسالی ادامه دارد. چه بسا گروه قابل ملاحظه ای که در بزرگسالی هم به استقلال کامل دست پیدا نمی کنند.
نوجوان با توجه به خودشیفتگی افراطی مقتضی سن خود، اینگونه می اندیشدکه نیازی به نصایح و تجارب دیگران ندارد، چرا که خود را تافته جدا بافته می داند و معتقد است که در مدت بسیار کوتاهی می تواند به سرعت استقلال کامل را کسب کند. از دیدگاه نوجوان مهم ترین گام برای رسیدن به این استقلال، دوری و جدایی از والدین است؛ چرا که بیش از همه وابستگی شدید به آنها داشته؛ لذا بدون آمادگی و مهارت لازم درصدد نشان دادن استقلال خود و دوری از والدین است. نوجوانی که به واقع هنوز وابسته به والدین خود است و آمادگی دور شدن کامل از والدین خود را ندارد، مدام دچار رفتارهای متناقض است.یکی از رفتارهایی که در راستای تلاش نوجوان برای کسب استقلال و هویت بروز پیدا می کند، بی توجهی به نصیحت های اطرافیان به ویژه والدین است. پذیرش نظر و نصایح والدین از دیدگاه او، روال وابستگی را تشدید می کند
والدین برای حفظ ارتباط مطلوب باید نسبت به این فعل و انفعالات آگاه باشند و در سیستم ارتباطی خود با نوجوان تغییراتی لحاظ کنند. پیشنهاد می شود والدین نسبت به اعمال نوجوان خود کمی تسامح به خرج دهند. نوجوان به سنی رسیده که تا حد زیادی براساس تربیت والدین می تواند کارهایش را رتق و فتق کند، در نتیجه سخت گیری زیاد و دخالت کردن های افراطی در خصوص کارهای نوجوان بی‌مورد است و گاهی اثر عکس دارد و باعث لج بازی نوجوانان می شود.
والدین بهتر است در ظاهر استقلال و تظاهر به توانایی نوجوان خود را بپذیرد و به جای نصایح بی ثمر، فقط به دادن اطلاعات اکتفا کنند. حتی اگر نوجوان نسبت به آن اطلاعات خود را بی اعتنا نشان دهد، در نهایت به دلیل نداشتن تجربه ناگزیر به استفاده از آن اطلاعات و تجارب والدین خود می شود و عملاً نتیجه مورد نظر والدین تا حدود زیادی محقق می گردد.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *